راز گل سرخ

حق می گویم و بس..........

راز گل سرخ

حق می گویم و بس..........

دور ترین نقطه

امروز دلگیر تر از همیشه ام به سوی هر دری  که میرم بسته است انگار که از دنیا عقب مانده ام  

 

یا دنیا برایم عجیب شده و یا نه مردمانش مال من نیستن به هر صورتی که هست من تنها مانده  

 

ام تنهای تنها بی یک نشانه و بی یک هم سخن از اب تا دیروز سراغ صدای یار ............و از نسیم


بوی یار........ و لی طبیعت هم دست سخاوتش را از من قطع کرده نا امیدم ادرس شهر وفا را گم  


کرده ام بی انکه  حتی به دنبال هر چه هست بروم نیست شده ام من ارامشیمی خواهم که


دوباره ازنو شروع کنم بدون اینکه چقدر فکر کنم که عقب هستم ...


من سخت تلاش می کنم شور تپندگی مرا زنده خواهد کرد من رشد می کنم و پیش می تازم